گنجور

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴۴

 

از آنم کم، که گویم شکر احسان زیاد تو

همینم بس که گاهی میکشم آهی بیاد تو

تویی شاه من و، امید گاه من، پناه من

منم مست تو، هشیار تو، غمگین تو، شاد تو

جوانبختان عشقت، فارغند از محنت پیری

[...]

واعظ قزوینی
 
 
sunny dark_mode