گنجور

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۴

 

غمت جز در دل یکتا نگنجد

که رخت عشق در هر جا نگنجد

ندانم از چه خیزد اینهمه اشک

که چندین آب در دریا نگنجد

مرا گفتی که جز من یار داری

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

نجم‌الدین رازی » مرصاد العباد من المبدأ الی المعاد » باب سیم » فصل هفتم

 

هوای دیگری در ما نگنجد

درین سر بیش ازین سودا نگنجد

نجم‌الدین رازی
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۹۶

 

سرم در محشر سودا نگنجد

دلم در سینه صحرا نگنجد

اسیر شهرستانی
 
 
sunny dark_mode