گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۸

 

دلا با عشق پیمان تازه گردان

برات عشق بر جان تازه گردان

به کفرش ز اول ایمان آر و آنگه

چو ایمان گفتی ایمان تازه گردان

نماز عاشقان بی‌بت روا نیست

[...]

خاقانی
 

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۳

 

ز خونم روی میدان تازه گردان

تمنای شهیدان تازه گردان

ز دل یک لخت دارم نیم خورده

جگر بریان کن و خوان تازه گردان

به عالم وقتی آسان مردنی بود

[...]

عرفی
 
 
sunny dark_mode