گنجور

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۲

 

درآمد از در ارباب خرقه ناگه دوست

برآمد از دل درویش خسته الله دوست

چو آفتاب نشست و چراغ ها افروخت

درون خلوت دلها به روی چون مه دوست

به رهگذار دل و دیده سیلهاست ز خون

[...]

کمال خجندی
 
 
sunny dark_mode