×
جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۶
دلم که شوق لبت داد شربت اجلش
به مهر خط تو شد مهرنامه عملش
چه جای طعن دلم را به مستی لب تو
چو داد باده ازین جام ساقی ازلش
کدام شیفته دل در کمند زلف تو بست
[...]
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ اول بنام امیر علیشیر » بخش ۶ - دایره مرکب مدور
علم ظلم نماند تطاولش
که زند کوس عدالت مقابلش
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۳ - در وفات حضرت یوسف(ع)
فزود سیر و تماشا بر کن تن خللش
فرا رسید در آخر به حکم حق اجلش