گنجور

حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۸۴

 

چو سایه در قدم سرو خوش خرام توام

ز خویش و از همه آزاده ام، غلام توام

ز داغ عشق، کشیدم پیاله چون خورشید

غم خمار ندارم، که مست جام توام

حزین لاهیجی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۵ - حکایت سفینه غلام

 

اگر غلام رسولی تو من غلام توام

کنون ستاده پی حفظ احترام توام

صامت بروجردی
 
 
sunny dark_mode