×
ظهیر فاریابی » قصاید » شمارهٔ ۲۲
چو سنبل تو سر از برگ یاسمین بر زد
غمت به ریختن خونم آستین بر زد
رخ تو از عرق و نازکی بدان ماند
که ابر قطره باران به یاسمین بر زد
چو پیش روی تو زلفت نقاب پره کشد
[...]
۲۴ بیت