گنجور

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۵۹۸

 

نوید آمدنت می دهند هر روزم

تو فارغی و من از انتظار می سوزم

چراغ عیش من از تندباد هجر تو مرد

بیا بیا که ز شمع رخت برافروزم

به سوزن مژه زان رشته می کشم از اشک

[...]

جامی
 
 
sunny dark_mode