×
افسر کرمانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۲
تذرو باغ توام، دل به شاخ سرو که بندم
شکنج دام تو خوش تر، ز شاخسار بلندم
من آن تذرو خموشم، که در فضای گلستان
ز بهر قامت سروی، اسیر حلقه و بندم
چرا خمیده و افتاده چون کمند و کمانم
[...]
۶ بیت