گنجور

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۹

 

چند ای سرشکِ خون دم از پاکیِّ گوهر می‌زنی

بر چهرهٔ زردم اگر نقشی زنی زر می‌زنی

هر لحظه لافی می‌زنی ای گل ز خوبی با رخش

بنگر نکو باری که تو خود را کجا بر می‌زنی

دل می‌برند از عاشقان خوبان و تو جان و دلی

[...]

خیالی بخارایی
 
 
sunny dark_mode