گنجور

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۳۵ - آواز خدا

 

هر حلقه که در آن زلف دوتاست

دام دگری بهر دل ماست

بیماریِ ماست زان چشمِ دُژَم

تنهاییِ ما زآن زلفِ دوتاست

باز این چه بلاست‌؟ ای تُرک پسر

[...]

۱۷ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۹۴ - سردسیر درکه

 

چون اوج گرفت مهر از سرطان

بگشاد تموز چون شیر دهان

شد خشک به‌ دشت‌ آن‌ سبزهٔ خرد

شد پست به کوه آن برف کلان

شد توت سپید و انگور رسید

[...]

۷۰ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » تصنیفها » در حجاز (غزل ضربی)

 

ای دلبر من‌، تاج سر من

یک دم ز وفا، بنشین بر من

نازت بکشم ای مایهٔ ناز

بارت ببرم ای دلبر من

وای از تو که‌ سوخت پروانه صفت

[...]

۱۱ بیت
ملک‌الشعرا بهار