×
نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۸
ز کمان ابروی دلنشین، چو خدنگ غمزه رها کنی
سزد ار به تیر بهای او، دو هزار خون به خطا کنی
تو ز هر طرف که کشی کمان، کنمت سپر تن ناتوان
که مباد بر دل دیگران، رهی از مراوده وا کنی
کشم آنچه ناز توانمت، گاه پیش غیر نخوانمت
[...]
نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۵۹ - وله ایضا رحمه الله
شه کبریا منشا توئی که امیر عز مجلّلی
به تو زیبد عرش جلال حق که به تاج قدس مکلّلی
چو نخواست حق ز کمال خود نظری به سوی مثال خود
بگرفت پیش جمال خود ز هویت تو سینجلی
لمعات نخله موسوی نفخات خلقت عیسوی
[...]