گنجور

 
۱
۵
۶
۷
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » اضافات » مسدس

 

ز من تا درت متصل بود زایر

ز هم بسته بود ازدحام مسافر

چو شوق جمال تو غالب شد آخر

نهادم قدم بر رؤس اکابر

فضولی
 

میلی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۷ - در مدح نورنگ‌خان

 

کدام است آن حقهٔ سیم پر زر

که چون بیضه ماند به نشکفته عبهر

به طبیب و به نکهت چو گلهای بستان

به زیب و به زینت چو بتهای آزار

به روی و به مو همچو نسرین و سنبل

[...]

میلی
 

شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴

 

الهی الهی، به حق پیمبر

الهی الهی، به ساقی کوثر

الهی الهی، به صدق خدیجه

الهی الهی، به زهرای اطهر

الهی الهی، به سبطین احمد

[...]

شیخ بهایی
 

رضی‌الدین آرتیمانی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹

 

چه خواهی ز دفتر تو ای خاک بر سر

چو خشت است بالین و خاکست بر سر

کجا رفت تاج و نگین سلیمان

کجا رفت باد و بروت سکندر

شد افسار سرگشتگی تا قیامت

[...]

رضی‌الدین آرتیمانی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۳ - در منقبت امام علی‌النقی(ع)

 

ز شوخی نه در دیده آیی نه در بر

ندانم چه سازد کسی با تو کافر

ادای ترا غمزه سرخیل غارت

نگاه ترا فتنه پامال لشکر

بلا محو آن کنج چشم مشوش

[...]

فیاض لاهیجی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » ماده تاریخ » شمارهٔ ۳۱ - در تولد فرزند محمد زمان بیگ

 

عطا کرد ایزد بمخدوم اکرم

«محمد زمان بیگ » آن پاک گوهر

ثمین گوهری از محیط کرامت

چه گوهر؟ سپهر شرف راست اختر!

ز صلب نجابت، برآمد شراری

[...]

واعظ قزوینی
 

هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴ - به آذر بیگدلی که در سفر بوده

 

نسیمی به دل می‌خورد روح‌پرور

نسیمی دلاویز چون بوی دلبر

نسیمی چو انفاس عیسی مقدس

نسیمی چو دامان مریم مطهر

نسیمی همه نفحهٔ مشک سارا

[...]

هاتف اصفهانی
 

رشحه » شمارهٔ ۱۵ - از یک قصیده

 

تو آن شهریاری که از آستینت

کشد بر سر خویش خورشید معجر

چو از خون گردان و از گرد میدان

شود دشت دریا شود بحر چون بر

فلک گردد از نوک رمحت مشبک

[...]

رشحه
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۱ - در زمان ولیعهدی شاهنشاه اسلام‌پناه ناصرالدین شاه غازی خلد الله ملکه فرماید

 

الا ای خمیده سر زلف دلبر

که همرنگ مشکی و همسنگ‌گوهر

چو فخری عزیز و چو فقری پریشان

چو کفری سیاه و چو ظلمی مکدر

همه سایه در سایه‌یی همچو بیشه

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۰ - در تعریف کتاب باده بی‌خمار و ستایش خاقان خلد آشیان فتحعلی شاه طاب‌الله ثراه گوید

 

لبالب کن ای مهربان ماه ساغر

از آن آب‌گلگون از آن آتش تر

کزان آتش تر بسوزیم دیوان

وز آن آب‌گلگون بشوییم دفتر

همای من ای باز طوطی تکلم

[...]

قاآنی
 

وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مدایح و مراثی » شمارهٔ ۱۰ - در مدح ساقی کوثر امیرالمؤمنین علیه السلام

 

سقاک الله ای ساقی نیک منظر

بده می چه می زان می روح پرور

چه می زان مئی کاورد نور در دل

چه می زان مئی کافکند شور بر سر

از آن می که سلمان از آن شد مسلمان

[...]

وفایی شوشتری
 

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۱ - امام عوالم

 

تعجب از آن روی چون مهر انور

شگفتی از آن موی چون مشک اذفر

از آن موی صبحم چو شام است تیره

وز آن روی شامم چو صبح است انور

ندارد شب ما مگر صبح از پی

[...]

افسر کرمانی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل دوم - مدیحه‌سرایی‌ها » شمارهٔ ۸ - خورشید خاور

 

سرت گردم ای ساقی سیم پیکر!

مرا مست کن زان می روح پرور

از آن می که بخشد مرا زندگانی

دماغ دلم را نماید معطر

از آن می که زنگ غم از دل زداید

[...]

ترکی شیرازی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱ - بهاریه در مدح حضرت شاه اولیاء علی بن ابیطالب صلوات الله و سلامه علیه

 

مرا ای هوای بهار معطر

تویی یا به مغز اندرون نافه تر

بهاری تو یا از بهاری علامت

بهشتی تو یا از بهشتی پیمبر

بهاری بهشت ز آیینه پیدا

[...]

صفای اصفهانی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۸۰ - سر و سنگ

 

نهان کرد دیوانه در جیب، سنگی

یکی را بسر کوفت، روزی بمعبر

شد از رنج رنجور و از درد نالان

بپیچید و گردید چون مار چنبر

دویدند جمعی پی دادخواهی

[...]

پروین اعتصامی
 
 
۱
۵
۶
۷