قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۴ - در مدح ابودلف
سر اندر بیابان نهاده من و او
همه جای دیوان و غولان سراسر
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۴ - در مدح ابودلف
در او رسته پیوسته خار مغیلان
چو دندان افعی و چنک غضنفر
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۴ - در مدح ابودلف
یکی همچو زوبین یکی همچو سوزن
یکی همچو پیکان یکی همچو نشتر
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۴ - در مدح ابودلف
چو طمع تهی دست و دشنام دشمن
چو طبع هوا پیشه و جان کافر
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۴ - در مدح ابودلف
در او دیو بستوه چونانکه باشد
بدو در سروش اهرمن را مسخر
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۴ - در مدح ابودلف
چنان کز فسونگر گریزند دیوان
بصد میل از ایشان گریزد فسونگر
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۴ - در مدح ابودلف
هزیمت گرفتند کآغاز کردم
بجای فسون مدح میر مظفر
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۴ - در مدح ابودلف
خداوند کامل شهنشاه عادل
ملک بود لف خسرو بنده پرور
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۴ - در مدح ابودلف
کجا تیغ او سست دیوار آهن
کجا دست او خشک دریای اخضر
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۴ - در مدح ابودلف
بیک لفظش اندر دو صد علم یونان
بیک جودش اندر دو صد گنج قیصر
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۴ - در مدح ابودلف
بود خشک پیش کفش هفت دریا
بود تنگ پیش دلش هفت کشور
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۴ - در مدح ابودلف
تهی کرد و پر کرد گیتی بمردی
ز کردار آذر ز آثار جعفر
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۴ - در مدح ابودلف
درخت بریده نبالد و لیکن
ز نامش ببالد هر آدینه منبر
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۴ - در مدح ابودلف
از او بخل پوشیده شد جود پیدا
از او عدل ظاهر شد و جور مضمر
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۴ - در مدح ابودلف
ولایت ز کردار او شد معالی
بزرگی ز آثار او شد مشهر
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۴ - در مدح ابودلف
چنان چون صدف شد گرامی ز لؤلؤء
چنان چون عرض شد مشهر بجوهر
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۴ - در مدح ابودلف
ز شمشیر و زوبین او دشمنان را
بدنها مشقق جگرها مجدر
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۴ - در مدح ابودلف
شود خار با مهر او شاخ طوبی
شود زهر با یاد او آب کوثر
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۴ - در مدح ابودلف
چو اخگر شود گر شود جفت کینش
دل تیره بد سگال و بد اختر
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۴ - در مدح ابودلف
دل اوست انگشت و کینش شد آتش
ز انکشت و آتش چه زاید جز اخگر