×
سعدی » رسائل نثر » شمارهٔ ۵ - در تربیت یکی از ملوک گوید
جوانمرد و خوشخوی و بخشنده باش
چو حق بر تو باشد تو با بنده باش

سعدی » رسائل نثر » شمارهٔ ۵ - در تربیت یکی از ملوک گوید
بسا اهل دولت به بازی نشست
که دولت به بازی برفتش ز دست

سعدی » رسائل نثر » شمارهٔ ۵ - در تربیت یکی از ملوک گوید
زر افشان چو دنیا بخواهی گذاشت
که سعدی دُر افشاند اگر زر نداشت

سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۴۸
نبشته است بر گور بهرام گور
که دست کرم به ز بازوی زور

سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » جدال سعدی با مدعی در بیان توانگری و درویشی
اگر ژاله، هر قطرهای دُر شدی
چو خرمهره بازار از او پُر شدی

سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » جدال سعدی با مدعی در بیان توانگری و درویشی
گر از نیستی دیگری شد هلاک
مرا هست بط را ز طوفان چه باک

سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » جدال سعدی با مدعی در بیان توانگری و درویشی
خداوندِ مکنت به حق مشتغل
پراکندهروزی، پراکندهدل

سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » جدال سعدی با مدعی در بیان توانگری و درویشی
به خون عزیزان فرو برده چنگ
سر انگشتها کرده عنابرنگ

سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » خاتمهٔ گلستان
کهن خرقهٔ خویش پیراستن
به از جامهٔ عاریت خواستن
