×
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۵۳
آمدم باز تا چنان گردم
که چو خورشید جمله جان گردم
سر خم رحیق بگشایم
سرده بزم سرخوشان گردم
عشرت اکنون علم به صحرا زد
[...]
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۷۰ - در بیان آنکه کاملان و عارفان را ملاحظه صورت کثرت از مشاهده سر وحدت باز نمی دارد
پای تا سر اگر زبان گردم
نتوانم که گرد آن گردم
ایرج میرزا » مثنویها » شمارهٔ ۸ - برای کتابِ آقای مخبر السَّلطنه گفته شد در خیالاتِ عالیِ طفل
پس مَن آیا چه وقت خان گردم؟
صاحبِ قدرت و توان گردم؟