×
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۸۷ - شعور پنهان و شعور آشکار
مام نگریستی به کشته پسر
کس نخفتی گرسنه بر بستر
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۸۸ - خاتمهٔ کتاب شهید بلخی
شیخ برداشت از مطالعه سر
وز شکرخنده ربخت گنج گهر
صابر همدانی » گزیدهٔ اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲
گفت همسایه ای مرا دیشب
کز تو خواهم نمود صرف نظر
سببش بهر چاره پرسیدم
گفت چون کیسه ات تهیست ز زر
گفتمش: ای زمرد می بکنار
[...]
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۸۱ - جوجهٔ نافرمان شاعر نامشخص
سه قدم دورتر شد از مادر
آمدش آنچه گفته بود به سر