گنجور

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۳ - مدح سلطان مسعود

 

تا به باغ جلالتت بشکفت

مملکت را شکوفه ها هموار

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۳ - مدح سلطان مسعود

 

عدل چون گل همی بخندد خوش

ظلم چون ابر می بگرید زار

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۳ - مدح سلطان مسعود

 

هیچ بیمار و یک شکسته نماند

در جهان ای شه از صغار و کبار

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۳ - مدح سلطان مسعود

 

به جز ار آنکه دلبران را هست

زلف و چشم شکسته و بیمار

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۳ - مدح سلطان مسعود

 

همه کردارهای نیک تو دید

در جهان هر که بود بدکردار

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۳ - مدح سلطان مسعود

 

رسم و کردارهای نیک آورد

شد ز کردارهای بد بیزار

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۳ - مدح سلطان مسعود

 

در زمین از هراس و بأس تو بیش

نخورد شیر بره را زنهار

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۳ - مدح سلطان مسعود

 

ساخته هر دو با همند چنانک

بره و شیر چرخ آینه وار

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۳ - مدح سلطان مسعود

 

تو خداوندی و به جان کردند

همه شاهان به بندگیت اقرار

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۳ - مدح سلطان مسعود

 

مرغزار تو گشت روی زمین

مر یکی شاه را در او مگذار

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۳ - مدح سلطان مسعود

 

شه شکاری تو چون نماند شه

به ضرورت شوی تو شیر شکار

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۳ - مدح سلطان مسعود

 

پیش دارنده زمان و زمین

همه شب برگرفته اند ابرار

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۳ - مدح سلطان مسعود

 

از برای دعای دولت تو

دستها همچو پنجه های چنار

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۳ - مدح سلطان مسعود

 

اندرین غزو و در چنین صد غزو

کردگار جهانت باشد یار

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۳ - مدح سلطان مسعود

 

حاصل آید ز کردگار جهان

کامهای تو اندک و بسیار

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۳ - مدح سلطان مسعود

 

شاخ هایی دمد ز همت تو

که همه فتح و نصرت آرد بار

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۳ - مدح سلطان مسعود

 

تا بود خاک را به ذات سکون

تا بود چرخ را به طبع مدار

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۳ - مدح سلطان مسعود

 

به ظفر شاه بند و شهرگشای

به هنر ملک ران و گیتی دار

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۳ - مدح سلطان مسعود

 

شب و روز تو باد خرم و خوش

تا بود روز روشن و شب تار

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۳ - مدح سلطان مسعود

 

هر موافق که باشدت بر صدر

هر مخالف که باشدت بردار

مسعود سعد سلمان
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۸۹
sunny dark_mode