گنجور

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۷

 

ای غم عشق تو آتش زده در خرمن دل

واتش هجر جگر سوز تو دود افکن دل

چشمه ی نوش گهرپوش لبت چشمه ی جان

حلقه ی زلف شکن بر شکنت معدن دل

گر کنی قصد دلم دست من و دامن تو

[...]

خواجوی کرمانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۴۰

 

عشق را نغمه داود بود شیون دل

حسن را آمدن آب بود رفتن دل

حاصل عمر گرانمایه چه خواهد بودن

خرج آن مور میان گر نشود خرمن دل

می رسد آهن پیکان به هدف از کوشش

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode