صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۱۴
دزدی بوسه عجب دزدی خوش عاقبتی است
که اگر بازستانند، دو چندان گردد!
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۲۰
آدمی پیر چو شد، حرص جوان میگردد
خواب در وقت سحرگاه گران میگردد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۳۱
میشوم چون تهی از باده، به سر میغلتم
همچو خم بر سر پا زور شرابم دارد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۴۴
مرو از پرده برون بر اثر نکهت زلف
که سر از کوچهٔ زنجیر برون میآرد!
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۴۵
عرق شبنم گل خشک نگشته است هنوز
مگذارید که گلچین به شتابش ببرد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۴۶
دل سودازده عمری است هوایی شده است
آه اگر راه به آن زلف پریشان نبرد!
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۵۵
دولت سنگدلان زود بسر میآید
سیل از سینه کهسار به سرعت گذرد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۵۷
دل دشمن به تهیدستی من میسوزد
برق ازین مزرعه با دیدهتر میگذرد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۵۸
در چنین فصل که نم در قدح شبنم نیست
خار دیوار ترا آب ز سر میگذرد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۶۴
مادر خاک به فرزند نمیپردازد
روی در منزل و ماوای پدر باید کرد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۷۳
اینقدر کز تو دلی چند بود شاد، بس است
زندگانی به مراد همه کس نتوان کرد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۷۸
صفحهٔ روی ترا دید و ورق برگرداند
ساده لوحی که به من دوش نصیحت میکرد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۷۰۱
دل بیدار ازین صومعهداران مطلب
کاین چراغی است که در دیر مغان میسوزد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۷۰۳
ای که چون غنچه به شیرازهٔ خود میبالی
باش تا سلسله جنبان خزان برخیزد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۷۰۵
نام بلبل ز هواداری عشق است بلند
ورنه پیداست چه از مشت پری برخیزد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۷۰۹
به تماشا ز بهشت رخ او قانع باش
که گل و میوه این باغ به چیدن نرسد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۷۱۰
قسمت این بود که از دفتر پرواز بلند
به من خسته به جز چشم پریدن نرسد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۷۱۱
تو ز لعل لب خود، کام مکیدن بردار
که به ما جز لب خمیازه مکیدن نرسد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۷۱۳
دشمن خانگی از خصم برونی بترست
بیشتر شکوهٔ یوسف ز برادر باشد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۷۱۵
مهر زن بر دهن خنده که در بزم جهان
سر خود میخورد آن پسته که خندان باشد