گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۷۹

 

غوطه در خون زند آن چشم که دیدن دانست

رزق دندان شود آن لب که مکیدن دانست

پوست بر پیکر خود چاک زند همچو انار

خون هر سوخته جانی که چکیدن دانست

سایه سنبل فردوس بر او زنجیرست

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode