گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۴۴

 

چشم بیمار بلایی است که من می دانم

زیر این درد دوایی است که من می دانم

جلوه سرو برآورده بالای کسی است

خوبی گل ز لقایی است که من می دانم

هیچ جا گرچه ازو نیست که نازش نرسد

[...]

صائب تبریزی