گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۵۴

 

هر کسی سبزه و صحرا و گلستان خواهد

دل بیچاره ترا چون دل من آن خواهد

نیک تنگ آمدم از خود، ز پی کشتن من

خنده گو کز لب خونخوار تو فرمان خواهد

خواندیم از پی قربان چو به مهمانی وصل

[...]

امیرخسرو دهلوی
 
 
sunny dark_mode