گنجور

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۲

 

گردش چشم بتان مستی من حالی کرد

دور وارون نتواند قدحم خالی کرد

قبض درکار ندیدم چو شدم مست مدام

حل هر عقده که می کرد به خوشحالی کرد

پای جبریل به کرسی خیالم نرسد

[...]

نظیری نیشابوری
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۵

 

ننگ در عشق و جنون نام مرا عالی کرد

آمد ادبار درین کوچه و اقبالی کرد

نیست امروز عجب گر غمش از شادی ماست

آنکه دی از غم ما آن همه خوشحالی کرد

گرچه دریا نشود خشک به تردستی ابر

[...]

حزین لاهیجی