×
میلی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۱۳
بیقرار است دل اندر بدن کشته عشق
دیگر از یار ندانم چه تمنا دارد
امتحان نام نهد دل، ستمی کز تو کشد
خویش را چند به این حیله شکیبا دارد؟
میلی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۳۵
پیش ازین، گریهام از جور وجفا بود (و) کنون
یاد آن جور و جفا میکنم و میگریم
میلی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۳۶
صلح با چشم تو کردم به نگاهی، که دگر
نبرم نام دل و دعوی ایمان نکنم
میلی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۵۰
میل داری که بمیرند جهانی به هوس
غرضی هست که بر تربت ما میگذری