گنجور

نیر تبریزی » سایر اشعار » شمارهٔ ۱۳

 

کشتیم زار و نکردی نگه از ناز به رویم

حسن عهد تو همین بود دریغا چه بگویم

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » سایر اشعار » شمارهٔ ۳۰

 

ای برازنده به بالای تو تشریف خدائی

به چه نامیت بخوانم نه خدائی نه جدائی

توئی آن جوهر لاهوت که از قدس تجرد

بی‌همه جائی و با این همه اندر همه جائی

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » سایر اشعار » شمارهٔ ۴۲

 

بیدلان جمله پشیمان که چرا داد دل از کف

من دلداده پشیمان که چرا دیر ببردی

عادت این است که شیران دل آهو بربایند

بتو آهو بچه نازم که دل از شیر ببردی

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » سایر اشعار » شمارهٔ ۷۰

 

با همه شعلۀ آهی که شب از سینه بر آرم

راست بر طرۀ شبرنگ تو ماند شب تارم

نیر تبریزی
 
 
sunny dark_mode