گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۴۷

 

ز تو نعمت است و راحت لب شکرین و رو هم

به من آفت است و فتنه دل پر بلا و خو هم

همه عشق و آرزویی، غلطم که در لطافت

شده بی قرار و مجنون ز تو عشق و آرزو هم

نه فقیه گر فرشته چو تو گر حریف یابد

[...]

امیرخسرو دهلوی
 
 
sunny dark_mode