گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۸۱

 

آه افسوس از دل خونگرم ما گردد بلند

از شکست شیشه هر کس صدا گردد بلند

بوی خون می آید از فریاد دردآلود من

چون غباری کز زمین کربلا گردد بلند

گوی چوگان فنا شد از تهی مغزی حباب

[...]

صائب تبریزی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۶

 

شور آمد آمد صد مدعا گردد بلند

در دل شب چون زلب نام خدا گردد بلند

قمری مستی ست پنداری به پرواز آمده

چون کف خاکستر ما بر هوا گردد بلند

صفحهٔ تصویر سازد پرده های گوش را

[...]

جویای تبریزی
 
 
sunny dark_mode