گنجور

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۱

 

آفت سر و برگ هوس آرایی جاه است

سر باختن شمع ز سامان‌کلاه است

غافل مشو از فیض سیه‌روزی عشاق

نیل شب ما غازه‌کش چهرهٔ ماه است

با حسن تو آسان نتوان‌گشت مقابل

[...]

بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۲

 

خاک نمیم‌، ما را،‌کی فکر عجز و جاه است

گرد شکستهٔ ما بر فرق ماکلاه است

عشق غیورا‌ز ما چیزی نخواست جزعجز

سازگدایی اینجا منظور پادشاه است

خیر و شری‌که دارند بر فضل واگذارید

[...]

بیدل دهلوی
 
 
sunny dark_mode