گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۸۲

 

تا چه ساعت بود، یارب، کان مسلمان زاده شد

کافت اندر سینه و اندیشه در جان زاده شد

از شب حامل چه زاید، جز پریشانی به عمر

هندوی شب حامل و زلف پریشان زاده شد

دی شبش گفتم، فلانی، زیر لب گفتا، که مرگ

[...]

امیرخسرو دهلوی
 
 
sunny dark_mode