عطار » اشترنامه » بخش ۲۲ - رسیدن سالك با پرده دوم
نور آن پرده عجب چون روح بود
نه کسی هرگز ز کس آن را شنود
عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم
خوف چه بود بازگشتن از وجود
تخم ما اینجای کشتن از چه بود
عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم
جان خود درباخت اسرارش چه سود
من ندانم تا که انوارش چه بود
عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم
راه را از راه دان باید شنود
تا شود این کار یکباره نمود
عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم
نفس این اسرار نتواند شنود
بی نصیی گوی نتواند ربود
عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم
هرکه این معنی ما را رخ نمود
کفر را ازدل بزودی بر زدود
عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم
آنچنان مشتاق آمد در وجود
بود اما در صور پنهان ببود
عطار » اشترنامه » بخش ۲۶ - حكایت ابراهیم علیه السلام
هرکه او در آتش مطلق شود
در زمان آواز از آنجا بشنود
عطار » اشترنامه » بخش ۲۷ - رسیدن سالك وصول با پرده ششم
گرد آن جوهر فراوان مرغ بود
عکس آن بر چشم ره بین مینمود
عطار » اشترنامه » بخش ۲۷ - رسیدن سالك وصول با پرده ششم
راه بین آواز ایشان میشنود
لیک از گفتارشان آگه نبود
عطار » اشترنامه » بخش ۲۷ - رسیدن سالك وصول با پرده ششم
هرکه این اسرار دیگر بشنود
رازدان صانع اکبر شود
عطار » اشترنامه » بخش ۲۷ - رسیدن سالك وصول با پرده ششم
آنچنان سرها که در صندوق بود
آتشی افتاد وبانگی میشنود
عطار » اشترنامه » بخش ۲۷ - رسیدن سالك وصول با پرده ششم
تا ترا یک ذرّه خودبینی بود
آنچه میجوئی کجا حاصل شود
عطار » اشترنامه » بخش ۲۸ - سؤال سالك وصول از پیر
بوی این گر هیچ بتوانی شنود
گوی از کونین بتوانی ربود
عطار » اشترنامه » بخش ۲۸ - سؤال سالك وصول از پیر
تا تمامت گشت خاکستر وجود
گوییا این پیر خود هرگز نبود
عطار » اشترنامه » بخش ۲۸ - سؤال سالك وصول از پیر
راز تو بر من عیان شد بی وجود
بود من کلی هم از بود توبود
عطار » اشترنامه » بخش ۲۹ - خاموش شدن سالك وصول از جواب
پرده را بردار و زین پرده چه سود
چون ترا گم کردنست این خود نبود