گنجور

عطار » اشترنامه » بخش ۱۲ - حكایت شهباز و صیاد

 

شاهبازی همچو اودیگر نبود

از دو عالم جای او برتر نمود

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۲ - حكایت شهباز و صیاد

 

نفس این اسرار نتواند شنود

گوئی از کونین نتواند ربود

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۲ - حكایت شهباز و صیاد

 

این کسی داند که در آتش رود

ار بسوزد جانش کلی خوش شود

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان

 

ورنه زین سر شاه خود آگه شود

این سخن را از کسی گر بشنود

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان

 

بر نشست و بانگ زد آنجا که بود

ناگهان لشکر از آنجا راند زود

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان

 

جمله لشکر پیش بودندش سجود

چشم من حیران در آنجاگه ببود

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان

 

پیر آمد هم مرا بگشود زود

جان من زان جان خود آگه نبود

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان

 

پیر را زان حال دل آگه نبود

چونکه عیسی گفت راز آنگه شنود

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان

 

هرکه او قول خدا را بشنود

از عذاب آن جهان ایمن شود

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان

 

راز عیسی او یقین دانسته بود

گفت عیسی را بجان ودل شنود

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را

 

علو روحانی و ظلمت سفل بود

نیست درهستی خود پیدا نمود

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را

 

ای محقق بگذر از بود و وجود

زانکه پیدا راه او پنهان نمود

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را

 

هر که آنجا عشق رویش وانمود

گوئیا در اول و آخر نبود

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را

 

چون الف نعلی شود نونی بود

این سخن مرد خدا بین بشنود

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را

 

یا علی یاری کن و بشتاب زود

تا دگر با هم رسیم از بود بود

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را

 

او سراسر گفت هرچه راز بود

جمله یاران را تمامت وانمود

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را

 

این یکی اندر یکی یکی بود

این سخن جز مرد معنی نشنود

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۶ - حكایت

 

از طلب آن در تو‌را حاصل شود

ورنه این گفتار از تو نشنود

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۷ - حكایت

 

ورنه اندر چشمه هرگز دربود؟

یا کسی این راز هرگز بشنود؟

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۸ - حكایت

 

گر کسی این سر ز گفتن بشنود

اندرین آنگه ترا تاوان بود

عطار
 
 
۱
۶
۷
۸
۹
۱۰