گنجور

عطار » اشترنامه » بخش ۲۶ - حكایت ابراهیم علیه السلام

 

آینه چون در گل و تاریک هست

لاجرم رخ را نه بینی درنشست

عطار نیشابوری
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۷ - رسیدن سالك وصول با پرده ششم

 

لیک اسرار دگر در راه هست

گر نمیدانی زمانی کن نشست

عطار نیشابوری
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۷ - رسیدن سالك وصول با پرده ششم

 

آنچه تو دیدی رموز دیگرست

آنچه من دانم که از آن آگهست

عطار نیشابوری
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۸ - سؤال سالك وصول از پیر

 

این زمان اندر نظر او بیهش است

در چنان بیهوشی او خوش خوشست

عطار نیشابوری
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۸ - سؤال سالك وصول از پیر

 

رمز من کلّی حقیقت آمدست

اوّلت این عقل باید کرد پست

عطار نیشابوری
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۸ - سؤال سالك وصول از پیر

 

آفتابم نور او هم از منست

آفتاب از نور رویم روشن است

عطار نیشابوری
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۹ - خاموش شدن سالك وصول از جواب

 

چون تو فانی میشوی از هرچه هست

بازدار از هرچه داری نیز دست

عطار نیشابوری
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۹ - خاموش شدن سالك وصول از جواب

 

ای بسا شیرین که بیخسرو نشست

کرد شیرین خسروی را پای بست

عطار نیشابوری
 
 
۱
۱۷
۱۸
۱۹