×
عطار » اشترنامه » بخش ۲۹ - خاموش شدن سالك وصول از جواب
راز خود بشنید و هم خود خواند باز
او ز عشق رمز کرده جان بناز
عطار » اشترنامه » بخش ۲۹ - خاموش شدن سالك وصول از جواب
واصلان عشق را در پرده راز
دیده راز خود بکرده پرده باز
عطار » اشترنامه » بخش ۲۹ - خاموش شدن سالك وصول از جواب
هرچه ازمعشوق بشنفته براز
جمله با معشوقه خود گفت باز
عطار » اشترنامه » بخش ۲۹ - خاموش شدن سالك وصول از جواب
ای دل آخر چند نازی جان بباز
در نشینی چند می جوئی فراز
عطار » اشترنامه » بخش ۲۹ - خاموش شدن سالك وصول از جواب
گر بخواهی ماند آنجاگاه باز
درنشیبی کی ببینی عین راز
عطار » اشترنامه » بخش ۲۹ - خاموش شدن سالك وصول از جواب
این همه گفتم چنین با تو براز
همچنان ماندی تو اندر پرده باز