گنجور

مهستی گنجوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸

 

کاشکی انگشتوانش بودمی

تا در انگشتش همی فرسودمی

تا هر آنگاهی که تیر انداختی

خویشتن را کج بدو بنمودمی

تا به دندان راست کردی او مرا

[...]

مهستی گنجوی
 

مهستی گنجوی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۹

 

از جماع نره خر بر ماده خر

رغبتی بر طبع خاتون اوفتاد

با عمود شوهرش در نیمه شب

از جلو آویخت در . . .ون اوفتاد

گفت از بیراهه بیرون کن سمند

[...]

مهستی گنجوی
 
 
sunny dark_mode