گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴۸

 

هر که رو تابد ز عاشق، خط مشکینش سزاست

گل که با بلبل نسازد دست گلچینش سزاست

هر سری کز شور سودا نیست فانوس خیال

سنگباران گر نماید خواب سنگینش سزاست

هر که در مستی شود چون کبک آوازش بلند

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۴۷

 

هر که از بی طاقتی نالید تمکینش سزاست

هر که از فتراک سرپیچید بالینش سزاست

از پریشان اختلاطی رنگ بر رویت نماند

هر که با گلچین مدارا می کند اینش سزاست

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode