گنجور

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۱

 

با تو هر ساعت مرا عرض نیازست این همه

من نمی دانم ترا با من چه نازست این همه؟

خنده ات جانست و لب جان بخش و خطت جانفزا

مایه جمعیت و عمر درازست این همه

خواب از چشم و دلم از دست دوست از کار رفت

[...]

هلالی جغتایی
 
 
sunny dark_mode