گنجور

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۵۶

 

هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نیاز

من برای دادن دل، تو برای دلبری

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۵۹

 

سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را

ورنه کی می بود رنگ از روی گلها رفتنی؟

سختی کنج وطن از راحت غربت به است

کی شرر گردد به پای خود ز خارا رفتنی؟

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۶۳

 

کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش کن

تا ز رخسارت شود پیدا، گلستان نویی

طغرای مشهدی
 
 
۱
۹
۱۰
۱۱
sunny dark_mode