گنجور

ظهیر فاریابی » غزلیات » شمارهٔ ۸

 

من که هرشب با خیالت دیده در خون می‌کشم

حاش لله! بار عشق دیگران را چون می‌کشم؟

گر چو گردونم بگردانی به گرد این جهان

در سرآبم گر چو گردون ناله بر گردون می‌کشم

ور درون جان من چیزی بود جز عشق تو

[...]

ظهیر فاریابی
 
 
sunny dark_mode