گنجور

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۹

 

ساقیا آمد به جوش از شوق لعلت جان ما

خضر مایی، می بیار از چشمه حیوان ما

با لب لعلت به جان بستیم پیمان در ازل

تا ابد پیمانه لعل تو و پیمان ما

درد بی درمان ما را چاره جز وصل تو نیست

[...]

نسیمی
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰

 

تا هوای طوبی قد تو دارد جان ما

هست منزل آیت «طوبی لهم » در شأن ما

قبله و ایمان عاشق نیست الا روی دوست

تا که هست و بود و باشد قبله و ایمان ما

در ازل چون با تو پیمان محبت بسته ایم

[...]

نسیمی