گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۱۶

 

زاهد از آلوده دنیاست دنیا خواه تر

رهرو این راه از رهزن بود گمراه تر

دستگاه غم به قدر دستگاه بینش است

می خورد خون بیشتر هر کس بودآگاه تر

فکر آن موی کمر نگذاشت درمن زندگی

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode