گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۷۲

 

چون قلم مد حیات من به قیل وقال رفت

هستی بی مغز من در وصف خط وخال رفت

حلقه دیگر به زنجیر جنون من فزود

ساق سیمین تو تا در هاله خلخال رفت

بال و پر در بزم وحدت پرده بیگانگی است

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode