×
نجمالدین رازی » مرصاد العباد من المبدأ الی المعاد » باب سیم » فصل هشتم
دوش میگویند پیری در خرابات آمدست
آب چشمش با صراحی در مناجات آمدست
می عسل گردد ز دستش بتکده مسجد شود
پیر فاسق بین که چون صاحب کرامات آمدست
نجمالدین رازی » مرصاد العباد من المبدأ الی المعاد » باب سیم » فصل یازدهم
جبرئیل اینجا اگر زحمت دهد خونش بریز
خونبهای جبرئیل از گنج رحمت باز ده
نجمالدین رازی » مرصاد العباد من المبدأ الی المعاد » باب سیم » فصل دوازدهم
آفرینش را همه پی کن به تیغ لااله
تا جهان صافی شود سلطان الاالله را
نجمالدین رازی » مرصاد العباد من المبدأ الی المعاد » باب سیم » فصل بیستم
هر کرا این عشقبازی در ازل آموختند
تا ابد در جان او شمعی ز عشق افروختند
و آن دلی را کز برای وصل او پرداختند
همچو بازش از دو عالم دیدهها بردوختند
پس درین منزل چگونه تاب هجر آرند باز
[...]