گنجور

نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۴

 

سر گران تا کی ز من ساقی بده رطلی گرانم

کز سبک مغزی ز پای افکند دور آسمانم

شیشۀ صبرم شکست از سنگ عبرت چرخ گردون

خُم به دست آرَم یکی ، در سایهٔ خُم دِه امانم

بر جبین از من میفکن عقده چون ناخوانده مهمان

[...]

نیر تبریزی