گنجور

عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۲۸

 

آب و آتش بهم نیامیزد

بالوایه ز خاک بگریزد

عنصری
 

عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۲۹

 

هر که را رهبری کلاغ کند

بی گمان دل بدخمه داغ کند

عنصری
 

عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۳۰

 

تیز شد عشق و در دلش پیچید

جز غریو و غرنگ نپسیچید

عنصری
 

عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۳۱

 

نکند میل بی هنر بهنر

که بیوسد ز زهر طعم شکر

عنصری
 

عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۳۲

 

روز پیکار و روز کردن کار

بستدندی ز شیر شرزه شکار

عنصری
 

عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۳۳

 

مثل مو بود بدین اندر

مثل زو فرین و آهن در

عنصری
 

عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۳۴

 

بارگی خواست شاد بهر شکار

بر نشست و بشد بدیدن شار

عنصری
 

عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۳۵

 

گاه اقبال آبگینه خنور

بستاند ز تو عدو به بلور

عنصری
 

عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۳۶

 

گفتم این و گریختم ز عسس

شاه شطرنج را نگیرد کس

عنصری
 

عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۳۷

 

خواستم با نیاز و داشادش

پدر اینجا بمن فرستادش

حرکاتش همه ره هنرست

برم از جان من عزیزترست

عنصری
 

عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۳۸

 

شد مژه گرد چشم او ز آتش

نیش [و] دندان کژدم و کربش

عنصری
 

عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۳۹

 

زود بردند و آزمودندش

همه کاچالها نمودندش

عنصری
 

عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۴۰

 

سنگ بی نمج و آب بی زایش

همچو نادان بود بآرایش

عنصری
 

عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۴۱

 

رخ ز دیده نگاشته بسر شک

وان سرشکش برنگ تازه زرشک

عنصری
 

عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۴۲

 

چون مراغه کند کسی بر خاک

چون برد خاک او چه دارد باک

عنصری
 

عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۴۳

 

تبنک را چو کژ نهی بیشک

ریخته کژ برآید از تنبک

عنصری
 

عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۴۴

 

بسپاریم دل بجستن جنگ

در دم اژدها ویشک نهنگ

عنصری
 

عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۴۵

 

مهر ایشان بود فیا وارم

غمتان من بهر دو بگسارم

عنصری
 

عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۴۶

 

گفت نقاش چونکه نشناسم

که نه دیوانه و نه فرناسم

عنصری
 

عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۴۷

 

از گهر گرد کردن بفخم

نه گهر چید هیچکس نه درم

عنصری
 
 
۱
۲
۳
۴
۵