گنجور

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۳۷

 

به بی‌پروایی ما غافلان، تقدیر می‌خندد

چو شیری کز کمین بر شوخی نخجیر می‌خندد

جوانان ناتوانی‌های پیران را چه می‌دانند

کمان دارد ز سستی پیچ و تاب و تیر می‌خندد

تبسم چون کند آغاز، جان بخشد جهانی را

[...]

سلیم تهرانی