گنجور

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۳۸

 

بهار عیش امکان رنگ وحشت دیده‌ای دارد

شکفتن چون گل اینجا دامن برچیده‌ای دارد

اگر چون شمع خواهی چارهٔ دردسر هستی

گداز استخوانها صندل ساییده ای دارد

تو هر مضمون ‌که‌ می‌خواهد دلت نذر تأمل‌کن

[...]

بیدل دهلوی