گنجور

عطار » مختارنامه » باب چهل و نهم: در سخن گفتن به زبان پروانه » شمارهٔ ۴

 

پروانه به شمع گفت: عیدِ تو خوش است

قربانم کن که من یزیدِ تو خوش است

هم وعدهٔ تو خوش و وعید تو خوش است

تو شاهدِ ما و ما شهیدِ تو خوش است

عطار