×
عطار » مختارنامه » باب بیست و چهارم: در آنكه مرگ لازم و روی زمین خاك رفتگان است » شمارهٔ ۱۱
هر رنگ که ممکن است آمیخته گیر
هر فتنه که ساکن است انگیخته گیر
وین روی چو ماه آسمانت بدریغ
از صرصر مرگ در زمین ریخته گیر
عطار » وصلت نامه » بخش ۵۷ - و له ایضاً
هر رنگ که ممکن است آمیخته گیر
هر فتنه که ساکن است انگیخته گیر
وین روی چو ماه آسمانت بدریغ
از صرصر مرگ باز در ریخته گیر
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۱۶ - حکایت هرمز بن کسری و منادی فرمودن وی سپاه را که به کشت کس درمیایید و بریدن گوش آن کس که آن منادی را گوش نکرد
رگ جانم ز تن گسیخته گیر
خونم از تیغ شاه ریخته گیر
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۷
از غالیه خاک این چمن بیخته گیر
ز آبش، بگلاب و مشک آمیخته گیر
صد گونه گل مرادش از هر گلبن
سر بر زده و شکفته و ریخته گیر