گنجور

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۲۵

 

خون خوردم و زین باغ به رنگی نرسیدم

بشکست دل اما به ترنگی نرسیدم

عمریست پر افشان جنونم چه توان‌کرد

چون ناله درین‌ کوه به سنگی نرسیدم

خود داری من سدّ ره عمر نگردید

[...]

بیدل دهلوی